حتی کاملاً مشخص نیست که آیا برادر به خواهرش کمک کرده، او را خوشحال کرده یا به او آموزش داده است. در هر صورت، او باید پس از چنین لعنتی از او سپاسگزار باشد. خنده دار است که ببینیم او چگونه از فالوس و اسباب بازی هایش برای ایجاد سوراخ مقعدی خواهرش استفاده می کند. روشن و هیجان انگیز است، و شما می توانید جزئیاتی را که بسیار ارزشمند هستند در فرآیندی مانند این مشاهده کنید. من نمی دانم دفعه بعد او را با چه چیزی روشن می کند.
جوجه ای که روی باسنش خالکوبی کرده بود قطعا عوضی بود. لذت سه نفری با او است. سرشان را بین لبهایش گذاشتند، پاهایش را باز کردند، سیلیهایشان را روی پیشانی و گونههایش زدند - و سبزه بدش نمیآمد. خالی کردن کیسه بیضه و توپ هایش برای او لذت بخش بود. من هم میتوانستم او را در دهانش تکان میدادم - بگذار لذت ببرد! ظاهراً این اولین بار نیست که او را در یک دایره کتک می زنند، او به سختی آب دهانش را قورت می دهد. )
بلوندی مدتها رویای خروس کلفتی را در سر می پروراند که مقعدش را به هم بزند، و حالا به چیزی که می خواست رسیده بود.